Thursday, 25 April , 2024
امروز : پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
امروز : پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
آخرین مطالب »
- رهن خانه ۲هزار و۲۰۰ خانواده نیازمند خوزستانی از سوی خیریه ۱۴ معصوم (ع) تامین میشود
- واکنش شرکت هواپیمایی کارون به مطلب فریاد خوزستان با ارسال تکذیبیه + تکمیلی
- ماجرای حراج هواپیمایی کارون(نفت سابق) با کلکسیونی از تخلفات و رانت های عجیب!/چند هزار میلیارد را زیر ۲۰۰ میلیارد فروختند!
- زمین خواری ۱۰ هزار متری در اکباتان اهواز/ کلاهبرداری از شهرداری با تغییر در نقشه های تفکیکی و حذف فضای سبز/مسئولین قضایی و امنیتی جلوی زمین خواری اکباتان را بگیرند!
- حمایت عجیب سردار حاجتی از مدیران فولاد خوزستان و فولاد اکسین خوزستان! چرا و با کدام انگیزه؟
- حسین هدایتی؛ #فولاد_خوزستان و پرونده فساد!
شناسه خبر : 1077
پرینتخانه » آرشیو, پرونده ویژه, دسته مطالب اسلایدری
تاریخ انتشار : 17 نوامبر 2020 - 23:16 | | ارسال توسط : admin-site
هفته نامه فریاد خوزستان - شماره 11
عدالت آموزشی در عصر کرونا، نیاز امروز، حسرت فردا
عدالت آموزشی در عصر کرونا، نیاز امروز، حسرت فردا ویروس سمج کرونا – ویروسی که از سرسوزن کوچکتر است – سوزنش گیر کرده و بیخیال نمیشود. اوایل، همه فکر میکردند با چند روز دندان بر جگر گذاشتن و پا به اجتماع نگذاشتن، قضیه تمام است؛ اما زهی خیال باطل! سونامی کرونا با هر پدیدهای که […]
عدالت آموزشی در عصر کرونا، نیاز امروز، حسرت فردا
ویروس سمج
- کرونا – ویروسی که از سرسوزن کوچکتر است – سوزنش گیر کرده و بیخیال نمیشود. اوایل، همه فکر میکردند با چند روز دندان بر جگر گذاشتن و پا به اجتماع نگذاشتن، قضیه تمام است؛ اما زهی خیال باطل! سونامی کرونا با هر پدیدهای که روبرو شد، آرامش، نظم، زیربنا و اصول آن را با خودش شُست و برد. یکی از آن مسائلی که از آسیب کرونا بینصیب نماند، آموزش و پرورش بود. ابتدا درب مدارس به حکم مدیریت غریزی بسته شد. سپس ذهنها به سمت «آموزش مجازی» رفت تا تهدیدها تبدیل به فرصت شوند. اما با حلواحلوا کردن دهان شیرین نمیشود. آنها که پُز آموزش غیرحضوری میدادند، همین که وارد گود شدند، فهمیدند داستان تازه شروع شده.
غصهی «شاد»
- «فقدان زیرساخت»، اولین سدی بود که به یکباره قد علم کرد. بستر نرمافزاری باید سریع آماده میشد. پوشش اینترنت باید تا ناکجاآباد میرفت. محتوای آموزشی باید برای ارائه در مجازی متناسبسازی میشد. «شبکه شاد» آمد تا نگرانی خانوادهها را رفع کند اما دیری نپایید که خود به اصلیترین نگرانی آنها تبدیل شد. مشکلات نصب، کُندی شبکه، بیرون پریدنهای مکرر، ارسال نشدن فایلها، تککاربری بودن و … باعث شد که کمکم معلم و متعلم، از مدرسه رانده و در «شاد» درمانده، برای تدریس مجازی به پیامرسانهای اجتماعی پناه ببرند.
دوگانهی آموزش-سلامت
- در کنار حرصوجوش خوردن خانوادهها و معلمان با شبکه شاد، مدارس به صورت موج مکزیکی باز و بسته شدند. نوعی مدیریت رندومی بر مدارس حاکم شد تا مدیران، خودشان ببرند و بدوزند. یکی زوج و فرد میکرد، دیگری صبح و عصر میکرد و آن یکی، کلّاً کرکره مدرسه را پایین میکشید. آنجا که مدارس باز شد، کادر آموزشی نقش نگهبان پیدا کردند تا پروتکلهای بهداشتی توسط بچهمدرسهایهای سربههوا نقض نشود. آمار ابتلا در مدارس که بالا رفت، بخشی از خانوادهها عطای آموزش حضوری را به لقائش بخشیدند تا در دوگانهی آموزش-سلامت، کفهی ترازو را به حکم عقل به سمت سلامت سنگین کنند. معلمها اما باید برای موظفی در مدرسه میماندند و آب در هاون میکوبیدند.
اینترنت زیر پونز!
- روی دیگر سکهی آموزش و پرورش کرونایی، ذبح شدن عدالت آموزشی است. سوادآموزی تا دهکورهها هم باید برود اما پوشش شبکهی اینترنت، نقاط کور بسیاری دارد. مناطق محروم متعددی زیر پونز نقشهی اینترنت ایران مخفی شدهاند و این شبکهی حیاتی در مناطق برخوردار، پرملات و در مناطق فراموش شده، آبباریکه است. یکی از اهالی روستایی در جنوب اهواز میگوید: «برای یافتن نقطهای که به اینترنت دسترسی داشته باشد، مجبوریم روستا و اطراف آن را وجب به وجب بگردیم تا کنار جوی آب یا زیر یک درخت یا وسط یک زراعت یا حاشیهی جاده، اینترنت وصل شود و بچهها را بنشانیم سر کلاس اینترنتی.»
اینترنتی که دخلها را شرمندهی خرجها کرده!
- اینترنت، قوت لایموت دوران کرونا است در مجازی اما هواخوری مجانی نیست و کیلوبایت به کیلوبایت پایت حساب میکنند. قرار بود «شاد» مجانی به دست خانوادهها برسد اما کدام چیز مجانی با کیفیت از آب در میآید؟! شبکههای اجتماعی کمکم جای شاد را گرفتند تا اینترنت، هزینهی سبد خانوار را دولاپهنا کند. پدری ساکن منطقهی کوی علوی اهواز که دو بچهمدرسهای دارد، میگوید: «دخترم برای درس خودش و برادرش بسته اینترنت میخرد. دلم نمیآید به خاطر هزینه اینترنت جلوی درس خواندنشان را بگیرم اما نمیدانم با این گرانیها تا کی میتوانم خرج تحصیلشان را بدهم». فایلهای حجیم آموزشی، حجم بسته اینترنت را مثل جاروبرقی هورت میکشند. آنها که به بستههای معیشتی محتاجند، بسته اینترنتی ندارند و کودکان آنها در سیستم آموزشی فی امانالله هستند.
امکانات فضانوردی یا تجهیزات آموزشی!
- گوشی هوشمند و تبلت برای خانوادههای کمبضاعتی که در نان شبشان ماندهاند، حکم یک کالای لاکچری را دارد. در حالی که لُژنشینان بالاشهر، اتاق بچهها را از مظاهر تکنولوژی مانند کابین آپولو کردهاند، کوچنشینان دور از شهر و حاشیهنشینان دور از متن، یک گوشی هوشمند را بین چند خانواده تقسیم میکنند تا از سفرهی آموزش و پرورش کسی گرسنه بلند نشود. کافینت، یک راهحل موقت بینابینی است که برخی خانوادهها به آن رو میآورند تا نه سیخ اقتصاد خانواده بسوزد و نه کباب آموزش مجازی اما خطر جزغاله شدن فرهنگی را نباید دستکم گرفت. در فقر امکانات، خانوادههای بسیاری قید آموزش فرزندانشان را زدهاند.
ادعاهای غیرمستند هدیه تبلت
- مدیر مدرسهای در منطقهی کوتعبدالله میگوید: «سال گذشته دانشآموزان مستعدی داشتیم که امسال خبری از آنها نبود. چند مورد را خودم شخصا پیگیری کردم و فهمیدم که به خاطر نداشتن گوشی و تبلت از تحصیل باز ماندهاند. با کمک خیّرین، برای بعضیهاشان تبلت خریدیم اما قیمتها بالاست و توان ما محدود است و دانشآموزان محروم هم کم نیستند». تا حالا هیچکدام از دستگاه های دولتی و غیردولتی و امدادی علی رغم برخی ادعاها، هیچ مستنداتی از هدیه تبلت به دانش آموزان نیازمند در حواشی اهواز، شهرهای خوزستان و روستاها ارائه نداده اند.
تعلیم بدون تربیت و پرورشی که تعطیل است
- قصهی پرغصهی ضعف فرهنگی، گریبان ما را گرفته و آموزش مجازی در این وانفسا، قوز بالا قوز شده است. خانوادههای محروم، بعضاً تجربهی کار با گوشی هوشمند و تبلت یا سواد همراهی بچهها در کلاس مجازی را ندارند. از طرف دیگر، رها شدن بچهها در فضای مجازی به بهانهی آموزش و تعلیم، با سرک کشیدنهایی همراه است که سر از ناکجاآباد در خواهد آورد. معلم یکی از مدارس حمیدیه میگوید: «آخرشبها پیامرسانی که در آن آموزش میدهم را چک میکنم و میبینم بسیاری از کاربران آنلاین هستند. ساعاتی که بچهها باید خواب باشند، در فضای مجازی حضور دارند. مجبور میشوم خصوصی پیام بفرستم که بروند بخوابند.» مدرسه محیط تعلیم و تربیت است اما پای آموزش مجازی در تعلیم گیر کرده چه رسد به تربیت!
تبعیض آموزشی، مرگ خاموش
- عدالت آموزشی در میان بحرانهای اقتصاد و سلامت گم شده و توازن سوادآموزی در کشور بهم خورده است. این دردی است که امروز صدا ندارد اما فردا اشک ما را در خواهد آورد. ما محکوم به پذیرش تبعیض نیستیم، به شرط آنکه آن را انکار نکنیم و برای زدودن آن کاری بکنیم. اینترنت را عادلانه تقسیم کنیم؛ خانوادههای محروم را با کمک نهادهای انقلابی و خیّرین به گوشی و تبلت مجهز کنیم. شبکه ملی اطلاعات را راه بیندازیم تا نگران محتوای مجازی نباشیم. هرجا امکانات نبود، پرچم آموزش حضوری را با رعایت ضوابط بهداشتی، نیمهافراشته نگه داریم تا فرصت آموزش از هیچ دانشآموزشی سلب نشود. کار زیاد است و راه دراز، اما جوان پایکار میخواهد و پیر راهبلد. هرکس زور مطالبهگری در بازو دارد، بسم الله …
t
برچسب ها
این مطلب بدون برچسب می باشد.
به اشتراک بگذارید
https://www.faryadkhz.ir/?p=1077
تعداد دیدگاه : 0
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.