پاسخ به یک شبهه قدیمی:

اگر آب را به استان های مرکزی منتقل نکنیم بیهوده به خلیج فارس می ریزد

يکي از استدلال هاي جدي که برخي از مسئولين دولت همواره براي انتقال آب از سرشاخه هاي کارون مطرح مي کردند اين نکته بود که اگر ما آب را منتقل نکنيم بيهوده به خليج فارس مي ريزد و حيف است اين آب شيرين به هدر برود! و يا مي گفتند حالا که مردم خوزستان عرضه کار کشاورزي و استفاده از اين آب را ندارند ما آن را به استان هاي مرکزي انتقال دهيم تا مردم آنجا بتوانند کشاورزي کنند! اين استدلال بي اساس و غير علمي از نظرشان منطقي و عاقلانه آمد که در شرايطي که آب شيرين به خليج ريخته و غير قابل استفاده مي شود، چرا آن را به فلات مرکزي منتقل نکنيم و کشاورزي و صنعت را در استان‌هاي کويري اصفهان و کرمان و يزد و قم فعال نسازيم؟

اين شبهه بارها از سوي فعالان محيط زيست و اساتيد علمي و برخي از شخصيت هاي کشوري و خوزستاني پاسخ داده شد اما متأسفانه بر تصميم مسئولين تأثيري نداشته؛ گويي آنها خود پاسخ واقعي را مي دانستند اما براي فريب عوام و بستن دهان منتقدان اين شبهه را مطرح مي کردند.

وزراي نيرو که همه اهل استان‌هاي کويري بودند، به شدت پاي طرح‌هاي انتقال آب ايستادند. گرچه از همان ابتدا کارشناسان و دلسوزان فرياد زدند که اين کار غلط است. کارشناسان محيط زيست مي‌گفتند خليج فارس حق آب دارد و اگر آب مورد نياز اش را از رودخانه‌ها دريافت نکند، با هر جزرومد به بستر رودخانه ها هجوم مي آورد و آب و زمين را شور و غير قابل استفاده مي کند.

پاسخ فعالان محيط زيست و اساتيد علوم آب و کشاورزي به اين شبهه اين بود که دريا و خليج فارس به صورت طبيعي حقآبه دارد و زيست آب در طول تاريخ به شکلي بوده که رودخانه هاي  آب شيرين، از مناطق بالادست به دشت ها سرازير شده و نهايتاً به درياها مي ريزند. کسي نمي تواند اين حقآبه را منکر و مانع شود. اگر کسي ميگويد نه نبايد آب رودخانه به دريا بريزد معلوم است سواد زيست محيطي ندارد. اگر چنانچه اين حق آبه داده نشود آب دريا با جزر و مد به طور طبيعي وارد رودخانه ها مي شوند و شوري آب دريا را تا ده ها کيلومتر به رودخانه ها و زمين ها بر مي گردانند و هروقت شوري دريا به رودخانه ها و زمين ها بازگشت اين شوري کشاورزي و محيط زيست را نابود مي کند.

خطر بازگشت شوري آب خليج فارس به رودخانه هاي خوزستان در سال هاي اخير به حدي بود که هزاران هزار نخل در آبادان و خرمشهر و اروندکنار بي سر شده اند و ما نادانسته فکر مي کنيم نخل هاي بي سر ميراث جنگ است! فقط در آبادان بيش از ۶۰۰هزار نخل بي سر داريم که عمده آن به علت بي آبي، کم آبي و شوري آب اتفاق افتاده است. اما واقعيت اين است که به علت انتقال افراطي آب از سرشاخه هاي کارون، سطح کارون و رودخانه هاي وابسته به کارون بسيار پائين آمده و در نتيجه شوري خليج فارس به رودخانه ها وارد شده است و نمک ها در طول سالهاي اخير ريشه نخيلات را خشکانده اند و وقتي ريشه خشکانده شود نخل بي سر مي شود!

کارشناسان محيط زيست و برخي از شخصيت هاي خوزستاني اين خطر را از سالها قبل گوشزد کرده اند اما متأسفانه گوشي براي شنيدن اين دردها نبود و امروز معضل شوري آب آبادان و خرمشهر، توجه رسانه ها را به اين دو شهر مظلوم جلب کرده. و اعلام شده که به دليل کمبود بارندگي و برداشت بيش از حد آب از بهمنشير کيفيت آب اين رودخانه به حد دريا رسيد. يعني آب بهمنشير با خليج‌فارس يکي شد!

ناچار آب جيره بندي شد و صف هاي طولاني خريد آب شکل گرفت. مردم درمانده و کلافه از اين وضع غير قابل وصف، به تنگ آمدند و تجمعات اعتراضي در روزهاي ۳۰ خرداد و ۲ تير در مقابل فرمانداري و اداره آب و فاضلاب آبادان شکل گرفت. مسئولان سعي کردند با توزيع آب هاي بسته بندي و تانکرهاي آب و نيز تسريع پروژه غدير۲ اندکي مشکل آب شرب را تسکين دهند. اما علت اصلي اين معضل چيز ديگري‌ست. کارشناسان پيش بيني کرده بودند که با انتقال بي رويه آب کارون به زودي آب خليج فارس وارد بستر رودخانه هاي خوزستان مي شود. اما گوش هيچ کس بدهکار نبود و جنايت انتقال بي رويه ادامه پيدا کرد.

برخي علما و نمايندگان استان با کارشناسان همراه شده و سعي کردند درباره اين فاجعه روشنگري و افشاگري کنند. اما مافياي آب اجازه ندادند صداي آنان به جايي برسد و اين جنايت ادامه پيدا کرد تا زودتر از پيش بيني کارشناسان اتفاقي که نبايد افتاد. شور شدن نهرها و بالتبع نخلستان ها که موجب از بين رفتن هزاران نخل در اروند و شادگان و آبادان و خرمشهر شد و امروز بهمنشير به طور کامل با خليج فارس يکي شده و از دست رفته!  مي ‌گويند خشکسالي و کمبود بارندگي عامل اين وضع است. اما اين توجيه تنها سرپوشي براي جنايت بزرگ انتقال آب است. اين اتفاقي است که به زودي براي کارون هم خواهد افتاد. مي بينيم که استان دار اصفهان چند روز پيش با افتخار اعلام کرد اعتبار تونل کوهرنگ۳ امسال پنج برابر شده!

آيا وقت آن نشده که مديران آبي به خود بيايند و دست از ندانم کاري و يکه تازي بردارند و علت مشکلات استان خوزستان را کلان و واقعي ببينند؟ آيا بايد بعد از ريزگردها که هوا را از ما گرفت رودخانه هاي مان را هم با اين جنايت از ما بگيرند؟ آقاي رئيس‌جمهور! اگر توچال گردي و تفريح تان تمام شد، لطفاً نگاهي به خوزستان بياندازيد و ببينيد انتقال آب چه بر سر مردم آورده. آقاي کلانتري که به تمام طرح‌هاي انتقال آب غير قانوني و بدون مجوز همچون بهشت آباد و سولکان مجوز داديد! تشريف بياوريد و دسته گلتان را در آبادان و خرمشهر تحويل بگيريد. نمايندگان خوزستان کجايند چرا کلانتري را به عنوان جنايتکار عامل اين فجايع به مجلس نمي کشند؟ اگر شده به خاطر رايي که سال آينده از مردم مي خواهيد به خود بياييد و حرکتي کنيد.