Thursday, 4 March , 2021
امروز : پنج شنبه, ۱۴ اسفند , ۱۳۹۹ - 21 رجب 1442
امروز : پنج شنبه, ۱۴ اسفند , ۱۳۹۹ - 21 رجب 1442
آخرین مطالب »
- ۶۷ سال انتقال افراطی آب
- در مسکن بسیجیان اهواز چه خبر است؟
- یک سرپرست، بهتر از هزار متولی/خوزستان رتبه اول زنان بی سرپرست در کشور
- مقصر باران های اسیدی اهواز کیست؛ فلرهای نفتی یا درختان کنوکارپوس؟
- تعطیلی غرفه های میدان میوه و تره بار الغدیر اهواز به نفع چه کسی است؟
- عدالت آموزشی در عصر کرونا، نیاز امروز، حسرت فردا
شناسه خبر : 978
پرینتخانه » آرشیو, پرونده ویژه, دسته مطالب اسلایدری
تاریخ انتشار : ۱۷ تیر ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۰ | | ارسال توسط : admin-site
هفته نامه فریاد خوزستان - شماره 3
فرسایش کادر درمان خوزستان
فرسایش کادر درمان شماره سوم هفته نامه فریاد خوزستان پرستاری شغل با شرافتی است و پرستاران بخش کرونای بیمارستانها، انسانهای با شهامتی نیز هستند. به این افراد، پزشکان و کارمندان بخش نمونهگیری و تستهای تشخیصی را نیز اضافه کنید. وقتی پای تهدید جان و سلامت در میان باشد، راه رفتن در بخش کروناییها همانقدر جسارت […]
فرسایش کادر درمان
شماره سوم هفته نامه فریاد خوزستان
- پرستاری شغل با شرافتی است و پرستاران بخش کرونای بیمارستانها، انسانهای با شهامتی نیز هستند. به این افراد، پزشکان و کارمندان بخش نمونهگیری و تستهای تشخیصی را نیز اضافه کنید. وقتی پای تهدید جان و سلامت در میان باشد، راه رفتن در بخش کروناییها همانقدر جسارت میخواهد که پرسه زدن در معبرهای مینگذاری شده. پرستاری که ماسک، گان، شیلد و عینک محافظ را برای طولانی مدت میپوشد، شبیه مبارزی است که غرق در اسلحه و ابزار جنگ است. رزمندهای که به جنگ میرود، رفتنش با خودش و برگشتنش با خداست. حتی معلوم نیست چه زمان جنگ علیه دشمن مغلوبه میشود و فرصت دیدار خانواده و اهل و عیال برایش فراهم میگردد. رزمندگان خط مقدم مبارزه با کرونا چنین شرایطی دارند.
- خوزستان امروز منطقه جنگی است. کرونا سوار پیک نمودار شده و خیال پایین آمدن ندارد. موج دوم همهگیری کرونا در خوزستان از اوج نمیافتد. جنگ، فرسایشی شده و ویروسی که گیر سه پیچ داده، دارد ما را فیتیلهپیچ میکند. پیشگیری از جنگ شهری بهتر از بسیج امکانات برای جنگِ حادث شده است، اما شرایط امروز مبارزه با کرونا در خوزستان ملغمهای از پیشگیری و درمان است. امکانات محدود است و نیروی انسانی محدودتر. یورش ویروس از تمام اطراف و اکناف است و کادر درمان هنوز از امدادرسانی به زخمیهای جنگ کرونا فارغ نشده، در جبههی پیشگیری، غربالگری و موردیابی با هجوم پناهندگان روبرو میشوند. بیمارستانها و بخش آیسییو هنوز از هجمهی قبلی کرونا کمر راست نکرده و نفس باز نکرده، حملات کمرشکن و نفسگیر جدیدی را باید دفع کنند. اوضاع خوب نیست. وضعیت قرمز است. شهر در آستانهی سقوط است.
- روحیهی رزمندگان، عنصر اصلی در جنگاوری است و ایمان، عامل بنیادی در فتوحات است. کادر درمان استان خوزستان از اسفندماه سال گذشته یک نفس در حال جنگیدن هستند. پرستاران بسیاری در این مدت تنها چند بار موفق شدهاند خانواده خود را ببینند. هرکسی خدمت در بخش بیماران کرونایی را نمیپذیرد. بعضی از آنها هم که میپذیرند، بعد از مدتی میبُرند و بیخیال میشوند. بعضیهاشان البته شهید میشوند. طبق آمار ماه گذشته، کادر درمان کشور بیش از ۳۰۰۰ مبتلا و بالغ بر ۱۱۰ شهید سلامت داشته است که این ارقام رو به افزایش است. آن اوایل، توجه مردم و و رسانهها به فداکاری رزمندگان سلامت بیشتر بود. مردم با آنها همزادپنداری میکردند. رسانهی ملی برای انعکاس حماسههاشان، مرتباً رپورتاژ میرفت. این روزها اما حس و حالشان، حس و حال جانبازانی است که در گوشهی خانهها یا آسایشگاه جانبازان به فراموشی سپرده شدهاند.
- درد بیتوجهی اما جایی تبدیل به زخم میشود. وقتی که حجم، سختی، خطر و اهمیت کار کادر درمان نسبت به قبل از ظهور کرونا، چند برابر شده، انتظار میرود که دولت قدردان این حمیّت و فداکاری بوده و لااقل در هنگامهی مبارزه با کرونا که باید ششدانگ حواس کادر درمان به امدادرسانی باشد، نباید نیمی از توجهش به خاطر دریافتیهای چندرغاز به قسط و قرض و دخل و خرج ماهیانه باشد. گفته می شود حقوق رسمیها نسبت به سال گذشته افزایش ۵۰ درصدی و حقوق شرکتی ها افزایش ۳۵ درصدی داشته است. امیدواریم که این افزایش ها داستانشان شبیه داستان مهریه نباشد که نه کسی داده و نه کسی گرفته! نباید فراموش کرد که شرکتی ها حقوق ناچیز قانونکاری میگیرند و افزایش حقوقهای پلکانی آنها در کنار قیمت های نردبانی این روزها، دردی را دوا نمی کند.
- تبعیض، نیشتری است که زیر زخم بیتوجهی میزند و آستانهی تحمل درد را تقلیل میدهد. تقسیم عادلانهی بیتوجهی، خودش نوعی عدالت است اما وقتی ببینیم که به کادر درمان فلان استان شمالی توجه ویژه شده ولی پرسنل زحمتکش درمان استان خوزستان در شرایطی که پذیرای یک سوم مبتلایان جدید کشور هستند، مورد بیمهری قرار میگیرند، اگر داغ نکنیم، داغی بر دلمان که مینشیند. درست است که استخدامیهایی که در صف بودهاند را جدیداً به خدمت درآوردهاند و نیروی تازه نفس به جبهههای بیمارستانی فرستادهاند، اما حجم نیاز به خدماترسانی بگونهای است که شیفتهای کاری را فشرده و نیروها را از تکوتا انداخته است. هنوز بیخوابی شیفت قبلی را درست جبران نکردهاند که شیفت بعدی شروع میشود و این داستانِ یک هفته و یک ماه نیست؛ ماههاست ادامه دارد و معلوم نیست که تا کی ادامه خواهد داشت.
- وقتی آمارهای ابتلا و فوتی، محرمانه میشود، مردم و درمانچیها نمیدانند کجای کارند. وقتی آمارها متناقض میشود، اعتماد مردم سلب میشود و بدبینی جای واقعبینی را میگیرد. وقتی فلان مقام مسئول میگوید ۱۱ هزار نمونه تست کرونا در خوزستان مفقود شده و دیگری آن را قویاً تکذیب میکند، آنچه ذبح میشود “واقعیت” نیست بلکه “اعتماد مردم” است. آیا قسم حضرت عباس را باور کنند یا دم خروس را؟ وقتی کادر درمان از زبان مسئولین استانی میشنوند که از لحاظ آماری وضعیت بدی نداریم و فلان شاخصهای ما نسبت به نُرم کشور بدتر نیست، خستگی به تنشان میماند. بماند که نامهربانیهای مسئولین گاهی گریبان زحمتکشان بخش درمان را می گیرد و در بحران کمبود نیروی انسانی، ترجیح می دهند عذر بعضی هاشان را بخواهند.
- فراز و فرودهای آمار، مسئولین را سرد و گرم می کند. در کمرکش بحران، بازار قول و وعده داغ است. وعده جذب پرستاران نباید سرخرمنی باشد. قراردادهای ۸۵ روزه، بیکاری پرستاران را کنترل نمی کند، آنها را به بیگاری می کشد. از نگاه مدیریت منابع انسانی هم که به مسأله نگاه کنیم، نیروی کارِ آماده وجود دارد، نیاز به نیروی کار هم الی ماشاءالله، می ماند ساز و کارهای دولتی برای به خدمت گرفتن پرستاران که مثل همیشه در آن لنگ می زنیم. اگر مجوز جذب ۱۰ هزار پرستار صادر شده، نباید برای پیدا کردن آنها در بیمارستان های کرونایی، ذره بین انداخت.
- اگر “آمار” برای مسئولین یک مفهوم انتزاعی دارد برای آنها که روز و شب با انبوه بیماران کرونایی سر و کار دارند، یک واقعیت عینی است. حس و درک مردم گاهی اعتبارش از آمارهایی که ضرب و تقسیمها و صورت و مخرجهایش معلوم نیست از کجا آمده و اغراض و امیال و بزرگنماییها و کوچکنماییها و سانسورها و بوق و کرناها معلوم نیست در کجای معادلاتش ضرب شده، بیشتر است. گرم بودن بازار عزل و نصب مدیران میانی حوزه بهداشت در استان خوزستان نشان میدهد که آمارهای عملکردی و کارنامهای آنچنان که مینمایند، نیستند.
- اگر امروز دو برابر متوسط کشوری موردیابی داریم، یعنی پرسنل آزمایشگاهی ما دو برابر بیشتر زحمت میکشند. وقتی از شرایط ۲۰۰۰ تایی امروز، قول رسیدن به ۵۰۰۰ نمونهگیری در روز را به وزیر بهداشت میدهند یعنی تازه سال همت مضاعف، کار مضاعف شروع شده است. وقتی به ازای هر تخت، بعضاً نیم نفر نیرو برای کار شبانه روزی داریم در حالی که استانداردهای جهانی ۳ نفر را پای کار می خواهد، یعنی پرستاران ما فشار طاقت فرسایی را تحمل می کنند. اگر کمتر از ۱ درصد زنان باردار در خوزستان مبتلا شده و تقریباً فوتی نداشتهاند یعنی پروتوکلهای بهداشتی تقریبا رعایت شده و بخش مراقبت زنان کارش را خوب انجام داده.
- به نظر میرسد انفجار کرونا در خوزستان بیشتر معلول ضعف مدیریت، سیاستگذاریهای نابجا، کنترلهای ضعیف و ضعف زیرساختهای بهداشتی باشد. حتی در صورت ارتقاء زیرساختها، این پرسنل درمانگر هستند که باید زیر بار کار تخصصی اضافی بروند. نیرو کم است و باید از استانهای دیگر نیروی تازه نفس به جبهه خوزستان فرستاد. در این میان، شاید مخربترین کار، بیتوجهی به کادر درمان باشد که دچار فرسایش شده است. اگر کرونا قرار است حالا حالاها میهمان ما باشد، این پزشکان، پرستاران و پرسنل درمان هستند که باید خدمتش برسند تا دخل ما را نیاورد. آقای وزیر بهداشت و همکاران! هوایِ هواداران مردم را داشته باشید …
برچسب ها
این مطلب بدون برچسب می باشد.
به اشتراک بگذارید
http://www.faryadkhz.ir/?p=978
تعداد دیدگاه : 0
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.